در موقعیتی که هزار نفر زمین خوار منتظر فرو ریختن ساختمانی هستند تا زمینش را به ثبت برسانند، منی که می خواهم در اینجا طرح تازه ای بریزم و قدم بلندی بردارم باید قبل از خراب کردن و از پای انداختن ساختمان، مصالح و نقشه و معمار و عمله و بنّا را دردست داشته باشم و این قدر آگاه و زرنگ باشم که زمین خوارها را از صحنه کنار ببرم و آنها را به جان هم بیندازیم و در این فرصت به ساختمان رو بیاورم و تکه تکه آن را خراب کنم و از روی نقشه ی موجود، آن را بسازم، نه این که همه اش را به هم بریزم و بروم دنبال آجر و گچ و سیمان و جستجوی بنّاو عمله، و زمین خوار ها را بگذارم با عروس زمین که در این صورت به قباله ی نکاح دائم خود درمی آوردنش و آبستن هم می کنند و تا من برگردم هفت شکم هم زاییده است.
منبع: نگاهی به تاریخ معاصر ایران، علی صفایی حائری